بسم الله الرحمن الرحیم.
ما در محلهای در شهرستان داراب وارد شدیم که مسجد آن رونق چندانی نداشت. به عنوان امام محله، ما بر این باور بودیم که مسجد باید محلی باشد برای تربیت انسانهایی با انگیزه، با فکر و عمل در راستای انقلاب اسلامی. بنابراین، تصمیم گرفتیم که برای بازسازی و احیای مسجد، روی قشر نوجوان، جوان و کودکان سرمایهگذاری کنیم، چرا که آنها بهترین گزینه برای این کار بودند.
گام اول: برقراری ارتباط با نوجوانان و جوانان
اولین اقدام ما برقراری ارتباط با نوجوانان محله بود. با بچهها صحبت کردیم، آنها را دعوت به حضور در مسجد کردیم و از آنها خواستیم در نماز جماعت شرکت کنند. مهمترین بخش این اقدام این بود که به این بچهها حس مسئولیتپذیری بدهیم. ما برای آنها مسئولیتهایی در نظر گرفتیم. یکی از آنها مسئول مکبر شد. هر کسی که میخواست اذان بگوید، باید میرفت و از فردی که تجربه بیشتری داشت، یاد میگرفت. این شخص مسئول آموزش و تایید توانمندیهای بچهها بود. وقتی که فرد تایید میشد، میتوانست این مسئولیت را به عهده بگیرد.
گام دوم: مسئولیتپذیری و تقویت روحیه جمعی
همچنین در بخشهای دیگر مانند قرائت قرآن و نماز جماعت نیز گروهبندیهایی ترتیب دادیم و این مسئولیتها را به بچهها واگذار کردیم. ظرفیت بسیج حلقههای صالحین را وارد کار کردیم تا بچهها بتوانند در این گروهها فعالیت کنند و هدفهای خود را دنبال کنند. این اقدام باعث شد که این نوجوانان و جوانان احساس مسئولیت بیشتری پیدا کنند و در مسجد و امور دینی ماندگار شوند.
گام سوم: استفاده از ظرفیت مربیان و تعامل با ورزش
یکی دیگر از کارهایی که انجام دادیم این بود که از ظرفیت افرادی که در امور فرهنگی دلسوز بودند، بهره بردیم. یکی از مربیان ورزشی که علاقهمند به کار فرهنگی بود، بچهها را به زمین چمن میبرد و با آنها بازی و تمرین میکرد. این مربی فعالیتهای ورزشی را با بحثهای فرهنگی ترکیب کرد. از او خواستیم که شبهایی را اختصاص دهد که بچهها وقتی در زمین بازی میکنند، شرطی داشته باشند. آن شرط این بود که هنگام اذان، همه بچهها باید وضو بگیرند و به سرعت دست جمعی به سمت مسجد حرکت کنند.
گام چهارم: همافزایی ورزش و عبادت
این کار باعث شد که بچهها هم در کنار بازی و ورزش، مباحث قرآنی و معنوی را نیز تجربه کنند. آنها در واقع با حرکتی جمعی، به مسجد میآمدند و این باعث شد که همواره همراهی با مسجد برای آنها جذاب باشد. از این رو، هم ورزش و هم عبادت برای این نوجوانان به یک عادت تبدیل شد و آنان به صورت خودجوش در نماز جماعت و سایر فعالیتهای مسجد شرکت میکردند.
نتیجهگیری:
الحمدلله، با این اقدامات توانستیم بچهها را با محوریت مسجد همراه کنیم. این اقدامات نه تنها به رونق مسجد کمک کرد، بلکه باعث شد که نوجوانان و جوانان در مسیر دین و معنویت قرار بگیرند و از فضای مسجد به عنوان مرکزی برای رشد فکری و دینی خود بهره ببرند.